|
کد مطلب: 115939
قصاص براي دانشجويمعماري بهاتهام قتل دخترجوان
تاریخ انتشار : 1393/01/01 نمایش : 697
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار به نقل از شرق، در ابتداي جلسه رسيدگي به پرونده که هفته پيش در شعبه 113 دادگاه کيفري استان تهران برگزار شد، کاکلي نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح کيفرخواست گفت: متهم که سعيد نام دارد، 20 دي سال گذشته همکلاسياش نگار را ربوده و او را به قتل رسانده است. اين جوان بعد از اينکه ادعا کرد نگار را ربوده و درخواست سهميلياردتومان پول دارد، جسد او را در صندوقعقب خودرو مقتول رها کرد. با بازداشت متهم جزييات اين قتل توسط وي فاش شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده بهعنوان نماينده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانوني را دارم. در ادامه پدر و مادر مقتول بهعنوان اوليايدم در جايگاه حاضر شدند و درخواست صدور حکم قصاص کردند. مادر مقتول گفت: دخترم بيگناه کشته شد او هيچ بدي در حق متهم نکرده بود و تا زماني که او را بالاي چوبهدار نبينم آرام نميشوم. اوليايدم همچنين متعهد شدند اجراي حکم تفاضل ديه را نيز بپردازند. سپس متهم در جايگاه حاضر شد او اتهامش را قبول کرد و گفت: من و نگار همکلاسي بوديم و هردو در دانشگاه معماري ميخوانديم و دانشجوي سال آخر بوديم. ما در دانشگاه همديگر را خيلي ميديديم و رابطه دوستانهاي بين ما ايجاد شده بود، من گاهي از مشکلاتم براي او ميگفتم. در جريان مسايلي که با پدر و مادرم داشتم قرار گرفته بود. نسبت به نگار علاقه پيدا کرده بودم اما به خاطر کمتوجهيهايي که پدر و مادرم به من ميکردند ميل به زندگي نداشتم و دلم ميخواست خودکشي کنم. ميخواستم يک شاهد براي اين خودکشي داشته باشم تا بعد مرگم را براي پدر و مادرم تعريف کنند به همين خاطر هم روز حادثه با نگار قرار گذاشتم هردو ما ماشين داشتيم و با خودرو سر قرار حاضر شديم. متهم گفت: قبل از اينکه سر قرار بروم اول از ناصرخسرو سيانور خريداري کردم تا در آبميوه بريزم و خودکشي کنم. وقتي نگار آمد من دو آبميوه خريداري کردم و سيانور را در يکي از آنها ريختم. بعد با هم سوار ماشين نگار شديم تا آبميوه را بخوريم. وقتي نگار آبميوه را مزمزه کرد، گفت خيلي تلخ است من فهميدم اشتباهي آبميوه مسموم به سيانور را برداشته است بلافاصله آن را گرفتم و دور ريختم و دو آبميوه ديگر گرفتم وقتي برگشتم ديدم سرش را روي صندلي گذاشته و ديگر جان ندارد. نبضش را گرفتم نميزد سعي کردم کمکش کنم اما نشد. ميخواستم او را به بيمارستان ببرم در اتوبان چمران فهميدم تمام کرده است. متهم گفت: به خاطر درگيريهايي که با پدر و مادرم داشتم، وضع روحي خوبي نداشتم. زماني که اين حادثه اتفاق افتاد من چهارماه بود که با پدرم صحبت نميکردم و مادرم هم مرتب با من دعوا ميکرد. من تازه فهميدم سختگيريهاي آنها به خاطر اشتباهات من بوده است. مهندس جوان درباره اينکه جسد را چطور دفن کرده است، گفت: ماشين نگار صندوقدار بود. جسد را در صندوقعقب او گذاشتم و به سمت سوهانک رفتم و در آنجا با بيل که سر راه خريداري کرده بودم، چالهاي کندم و جسد را آنجا دفن کردم. او در آخرين دفاعياتش گفت: وضع زندگيام خوب بود. مهندس جواني بودم که دختري را هم دوست داشتم اشتباهاتي که کردم من را به اينجا کشاند. ايکاش پدر و مادرم کمي بيشتر به من توجه ميکردند تا چنين وضعيتي پيدا نميکردم. من از خانواده نگار عذرخواهي ميکنم و ميدانم غم سنگيني دارند اما قصدم نه کشتن نگار بود و نه سرقت اموالش البته سرقت اموال را هم قبول ندارم براي اينکه وسايلش را براي مادرش بفرستم با او تماس گرفتم. متهم همچنين در مورد درخواست سهميلياردتوماني از خانواده مقتول گفت: براي منحرفکردن ذهن پليس چنين درخواستي را مطرح کردم. بعد از پايان جلسه دادگاه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند و متهم در نهايت به قصاص محکوم شد.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|